دیالکتیک تنهایی/ اﮐﺘﺎوﯾﻮ ﭘﺎز:

همۀ انسان‌ها، در لحظاتی از زندگی‌شان، خود را تنها احساس می‌کنند و تنها هم هستند. انسان یگانه موجودی است که می‌داند تنهاست و یگانه موجودی است که در پی یافتن دیگری است. طبیعت او میل و عطش تحقق بخشیدن خویش در دیگری را در خود نهفته دارد. انسان خود درد غربت و بازجستن روزگار وصل است. بنابراین آن‌گاه که او از خویشتن آگاه است از نبود آن دیگری یعنی از تنهایی‌اش هم آگاه است. ما همه نیروهایمان را به کار می‌گیریم تا از بند تنهایی رها شویم. برای همین، احساس تنهایی ما اهمیت و معنایی دوگانه دارد: از سویی آگاهی برخویشتن است، و از سوی دیگر آرزوی گریز از خویشتن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد